جدول جو
جدول جو

معنی سریل آباد - جستجوی لغت در جدول جو

سریل آباد
(سِ)
دهی از دهستان آختاچی بخش حومه شهرستان مهاباد. دارای 226 تن سکنه و آب آن از چشمه و محصول آن غلات، توتون، حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سِ)
دهی از دهستان لاهیجان بخش حومه شهرستان مهاباد سکنه آن 169 تن و آب از رودخانه آواجر است. محصول آن غلات، توتون، حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(سُ)
دهی از دهستان بایک بخش حومه شهرستان تربت حیدریه. دارای 742 تن سکنه است. آب آن از قنات. محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان میزدج از بخش حومه شهرستان شهرکرد که دارای 1627 تن سکنه است، آب آن از چشمه و رود خانه محلی و محصول عمده اش غله و کار دستی زنان گلیم بافی است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(سِ جِ)
دهی است از دهستان کربال بخش زرقان شهرستان شیراز واقع در 78 هزارگزی جنوب خاوری زرقان و شش هزارگزی راه فرعی خرامه بشیراز. ناحیه ای است که در جلگه واقع است و هوای آن معتدل و دارای 1120 تن سکنه است. آب آنجا از رودخانه کر و قنات تأمین میشود. محصول آنجا غلات و برنج. اهالی بکشاورزی گذران میکنند. راه آن فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7). سه فرسخ و نیم کمتر میانۀ جنوب و مشرق گاوکانست. (فارسنامۀ ناصری گفتار2 ص 258)
لغت نامه دهخدا
(سَ)
دهی است جزء دهستان قمرود بخش حومه شهرستان قم. دارای 230 تن سکنه. مذهب آنان تشیع است. آب آن از قنات و فاضلاب رود خانه قم. محصول آنجا غلات، پنبه و صیفی است. شغل اهالی آن زراعت و کرباس بافی می باشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان حومه بخش صومای شهرستان ارومیّه، دارای 275 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات و توتون، شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان کوهسارات است که در بخش رامیان شهرستان گرگان واقع است و 360 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
نام دیگر جندشاپور (جندیسابور) است، و بسریانی آنرا بیت الاباط مینامیدند
لغت نامه دهخدا
(نِ)
دهی است از دهستان آورزمان شهرستان ملایر، در 19هزارگزی شمال غربی شهرستان ملایر، در جلگۀ معتدل هوائی واقع است و 156 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه، محصولش غلات و انگور، شغل اهالی زراعت و قالی بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(هََ)
دهی است از بخش مرکزی شهرستان زنجان که 795 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و میوه و کاردستی مردم قالیچه بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(وَ)
دهی است از دهستان کمین بخش زرقان شهرستان شیراز در 72 کیلومتری شمال خاوری زرقان و 2 کیلومتری شوسۀ شیراز به اصفهان. سکنۀ آن 675 تن. آب آن از رود خانه سیوند و محصول آن غلات، چغندر و شغل اهالی زراعت و قالی بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(مَرْ یَ)
دهی است از بخش ابرقو شهرستان یزد، در 3هزارگزی جنوب راه ابرقو به فخرآباد و سریزد، در جلگۀ معتدل واقع و دارای 582 تن سکنه است. آبش از قنات و محصولش غلات و شغل مردمش زراعت و صنایع دستی زنان قالی بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
دهی از دهستان حومه مرکزی بخش شهرستان قزوین. سکنۀ آن 870 تن است. آب آن از قنات تأمین می شود. محصول آنجا غلات و بنشن و چغندرقند و هندوانه. صنایع دستی زنان: گلیم و جاجیم بافی. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1). نام جایی کنارجادۀ تهران و قزوین در 12630 گزی تهران میان حصار و بیدستان. هندوانۀ دیم آنجا بخوبی معروف و در حلاوت و عطر و نازکی پوست بی نظیر است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
دهی از دهستان حومه بخش شهر بابک شهرستان یزد. سکنۀ آن 365 تن است. آب آن از قنات تأمین می شود. محصول آنجا غلات و صنایع دستی زنان کرباس و قالی بافی است. راه آن ارابه رو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی از دهستان شهویران بخش حومه شهرستان مهاباد. سکنۀ آن 388 تن. آب از سیمین رود. محصول آنجا چغندرقند و توتون و حبوب. صنایع دستی جاجیم بافی. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عِ یَ)
دهی است از دهستان قره کهریز، بخش سربند، شهرستان اراک. سکنۀ آن 895 تن است. آب آن از قنات و در فصل بهار از رود محلی و محصول آن غلات و صیفی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
دهی جزء دهستان بهنام پازوکی بخش ورامین شهرستان تهران. دارای 269 تن سکنه است. آب آن از رود خانه جاجرود. محصول آن غلات، صیفی و چغندر قند. شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(زَرْ ری)
یکی از بخشهای ده گانه شهرستان ایلام است که در جنوب کبیرکوه واقع است و از 25 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل یافته و در حدود 5000 تن سکنه دارد. مرکز بخش پهله و قرای مهم آن میمه، گولاب، بهرام آباد و مشهد است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(هَِ لِ)
دهی است از بخش صحنۀ شهرستان کرمانشاهان که در 17هزارگزی صحنه و یکهزارگزی شمال شوسۀ کرمانشاه به همدان واقع و دارای 30 تن سکنه است. از رود خانه زردآب مشروب میشود. محصول عمده اش غلات، برنج و حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(بُ زُ)
دهی است از دهستان مایوان بخش حومه شهرستان قوچان. سکنۀ آن 631 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(حَ)
دهی است از دهستان قلقل رود شهرستان تویسرکان. ناحیه ای است کوهستانی و سردسیر و دارای 864 تن سکنه است. از قنات مشروب میشود. محصولاتش غلات دیمی و لبنیات است. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه آن مالرو است. اتومبیل نیز میتوان برد. قلعۀ خرابۀ قدیمی بنام قلعۀ ترکمن دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(حَ)
دهی است از دهستان زیرخان بخش قدمگاه شهرستان نیشابور در هشت هزارگزی شمال قدمگاه. کوهستانی و معتدل و دارای 252 تن سکنۀ شیعه - فارسی است. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات، تریاک و شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(خَ)
نام یکی از بخشهای شهرستان کاشمر است بحدود زیر: شمال: بخش ریوش. خاور: بخش حومه. جنوب: بخش بجستان شهرستان گناباد. باختر: بخش بروسکن. موقعیت طبیعی: این ناحیه جلگه و هوای آن نسبت به پستی و بلندی متغیر یعنی قرائی که در دامنۀ ارتفاعات شمالی کاشمر واقع شده اند معتدل و آنکه در قسمت جلگه اند گرمسیر است. آب مزروعی بخش از رود خانه شش طراز و قنوات و چشمه سار و عموماً شیرین و گوارا می باشد. این بخش از دو دهستان بنام شش طراز و رستاق که دارای 21 آبادی بزرگ و کوچک می باشد تشکیل شده و متجاوز از 18043 تن سکنه دارد. راه شوسه ای که جدیداً از سبزوار به کاشمر کشیده شده از این بخش عبور می کند و بر اثر آن در اغلب قراء این بخش راه فرعی شوسه احداث شده است که در همه مواقع از آنها استفاده میشود. محصول عمده این بخش: غلات و بنشن و پنبه و زیره و کنجدو انواع میوه و مخصوصاً انگور است. شغل اهالی زراعت و کسب و مالداری و صنایع دستی زنان بافتن قالیچه و کرباس و پارچه های نخی است. محصول دامی آن ها روغن و پنیر و پشم می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
سه فرسخ و نیم کمتر میانۀ جنوب و شرق گاوکانست. (فارسنامۀ ناصری ص 258)
لغت نامه دهخدا
(رَ جُ)
دهی از دهستان آلان براغوش بخش آلان شهرستان سراب. سکنۀ آن 291 تن است. آب آن از رود خانه چاکی چای و محصولات آن غله و حبوب است. صنایع دستی آن فرش و جاجیم بافی میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی است جزو دهستان رودبار بخش معلم کلایۀ شهرستان قزوین. دارای 322 تن سکنه است. آب آن از چشمه سار. محصول آنجا غلات، بنشن. شغل اهالی زراعت، گله داری و کرباس بافی. راه آن مالرو است. سکنه از طایفۀ سیاهکلی هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(غَ حَ سَ)
دهی است از دهستان کتول بخش علی آباد شهرستان گرگان که در 24هزارگزی جنوب باختری علی آباد واقع است. کوهستانی و سردسیر است و سکنۀ آن 50 تن و شیعۀ فارسی زبانند، آب آن از چشمه سار تأمین می شود و محصول آنجا غلات و حبوبات می باشد و شغل اهالی زراعت و گله داری است و صنایع دستی زنان کرباس و شال بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3). رجوع به ترجمه سفرنامۀ مازندران و استرآباد تألیف رابینو ص 171 شود
لغت نامه دهخدا
(قُ رَ شی یَ)
دهی از دهستان دربقاضی بخش حومه شهرستان نیشابور. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل و سکنۀ آن 243 تن. آب آن از قنات و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(فَ رَ)
دهی است از دهستان بزچلو بخش وفس شهرستان اراک، واقع در 9هزارگزی شمال باختری کمیجان. ناحیه ای است کوهستانی، سردسیر، و دارای 428 تن سکنه. از قنات مشروب می شود. محصولاتش غلات و بنشن است و قلمستان هایی نیز دارد. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(کُ)
دهی است از دهستان آورزمان شهرستان ملایر. جلگه ای ومعتدل، و سکنۀ آن 1084 تن است. صنایع دستی زنان آنجا قالی بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی است از دهستان نورعلی بخش دلفان شهرستان خرم آباد. جلگه ای و سردسیر است و 240 تن سکنه دارد. از سراب گنجه و چشمه مشروب می شود. سکنۀ آن از طایفۀ نورعلی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
دهی از دهستان آورزمان است که در شهرستان ملایر واقع است و 434 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(سَ گَ)
دهی است از دهستان پائین ولایت بخش حومه شهرستان تربت حیدریه. دارای 378 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات، پنبه. شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
از توابع دهستان میان دورود ساری، از توابع دهستان میان دورود ساری
فرهنگ گویش مازندرانی